جدول جو
جدول جو

معنی شرمنده شدن - جستجوی لغت در جدول جو

شرمنده شدن
(خَ کَدَ)
خجل گشتن. شرمسار شدن. شرم زده گردیدن. (یادداشت مؤلف) :
شرمنده شد از باد سحر گلبن عریان
وز آب روان شرمش بربود روانیش.
ناصرخسرو.
سخن در میان دو دشمن چنان گوی که اگر دوست گردند شرمنده نشوی. (گلستان). رجوع به شرمنده گشتن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ گِ رِ تَ)
بیمناک شدن. وحشت زده شدن. خائف شدن:
ترسنده از آن شدم که ناگاه ز جان
بی وصل لبت کنیم قالب خالی.
سعدی.
- ترسنده دل شدن، متوحش شدن: لشکر شاه از آن زنگیان ترسنده دل شدند و همچنان جنگ میکردند. (اسکندرنامه نسخۀ سعید نفیسی). و رجوع به ترسنده شود
لغت نامه دهخدا
(خَ زَ دَ)
شرمنده شدن. خجل گشتن. (یادداشت مؤلف) :
از جمال تو وقت جان ستدن
ملک الموت شرمناک شده.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(خُرْ رَ شُ دَ)
خجل کردن. تخجیل. شرمسار کردن. شرمنده ساختن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خُرْ رَ کَ دَ)
کفح. (منتهی الارب). شرمنده شدن. خجل گشتن. شرمسار شدن. (یادداشت مؤلف) : چون نامه بخواند شرمنده گشت. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 370). رجوع به شرمنده شدن شود
لغت نامه دهخدا
(دَ تَ / تِ اَ کَ دَ)
امر شدن. حکم شدن. فرمان صادر شدن در مورد کاری. فرمان آمدن. فرموده آمدن. رجوع به فرموده شود
لغت نامه دهخدا
(دَ غَ دَ)
اندوهناک شدن. غمگین شدن: گفت ای مردمان ابوعبیده را کشتند و مسلمانان را هزیمت کردند، لیکن غمنده مشوید. (تاریخ اعثم کوفی ص 40)
لغت نامه دهخدا
تصویری از غمنده شدن
تصویر غمنده شدن
غمناک شدن اندوهگین گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
لإحراجٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
Mortify, Shame, Embarrass
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
embarrasser, mortifier, faire honte
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
embaraçar, mortificar, envergonhar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
লজ্জিত করা , লজ্জিত করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
смущать , унижать , позорить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
in Verlegenheit bringen, demütigen, beschämen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
збентежувати , принижувати , ганьбити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
zawstydzać, upokarzać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
使尴尬 , 使羞愧 , 使羞愧
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
شرمندہ کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
kudhalilisha, kutia aibu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
ทำให้เขิน , ทำให้ละอาย , ทำให้ขายหน้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
imbarazzare, mortificare, vergognare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
utandırmak, küçük düşürmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
恥ずかしくさせる , 恥をかかせる , 恥ずかしめる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
당황하게 하다 , 굴욕감을 주다 , 부끄럽게 하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
mempermalukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
शर्मिंदा करना , अपमानित करना , शर्मिंदा करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
in verlegenheid brengen, vernederen, beschamen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
avergonzar, mortificar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شرمنده کردن
تصویر شرمنده کردن
להביך , להשפיל , להביך
دیکشنری فارسی به عبری